سایت اصلی تربیت مدرس صدیقه کبری
به وبلاگ تربیت مدرس صدیقه کبری سلام الله علیها خوش آمدید.
لطفا جهت مشاهده سایت اصلی تربیت مدرس کلیک کنید
اساسي ترين حوادث زندگی ما، با شب های قدر گره خورده است؛ درک عظمت این شب ها و وظایفی که بر عهده ي ماست و این که در این شب ها، چه چیزهایی می توان بدست آورد، زمینه های بسیار خوبی را برای بهره مندی از شب های قدر فراهم می کند؛ اگر ما توجه نداشته باشیم که
در کتاب شريف «وسائل الشيعه» آمده است:
“آنان كه دائماً متذكر و به ياد حقّند، هميشه در نمازند. و نيز كسي كه براي هميشه از غير حق بريده و به ياد حق است، “دائم الصيام” و “صائم الدهر” است“(1
مرحوم محقق داماد (رضوان الله عليه) در شرح حال يكي از بزرگان گفته است:
“او اول ماه مبارك رمضان روزه گرفت و آخر آن افطار كرد(2)!” البته اين عبارت به اين معنا نيست كه او
آنها که براي ورود به بهشت و براي استفاده از ميوه هاي دلپذير آن روزه مي گيرند تنها نوعي سوداگري دارند.
از موارد فرق بين روزه و ساير عبادات همين است که درباره اعمال ديگر، ملائکه الهي هنگام مرگ به استقبال مومنين مي آيند و درهاي بهشت را باز مي کنند و مي گويند که از هر دري که خواستيد بفرماييد، اما درباره روزه دار خداي سبحان فرمود: من خودم جزا مي دهم.
حکمت عبادات، ص 133
:از امام صادق (سلام اللهعليه) نقل شده است كه فرمود
«أوحي الله تبارك وتعالي إلي موسي عليه السلام: ما يمنعك من مناجاتى؟ قال: يا ربّ أُجلّك عن المناجات لِخَلوُف فم الصائم فأوحي الله عزّ وجلّ إليه يا موسي لَخَلوُفُ فم الصائم أطْيب
عندى من ريح المسك» روضةالمتقین، ج3، ص229
خداوند به حضرت موسي وحي فرستاد، كه چرا با من مناجات نميكني
.عرض كرد: خدايا روزه دارم و در حال روزه، دهان خيلي معطر نيست
.خداوند فرمود: اي موسي! بوي دهان روزه دار پيش من از مشك خوشبوتر است
پس ای انسان! اگر ميخواهی در آن عالم مُطيّب و معطّر باشی، آنجا كه ديگر سخن از آهو و نافه آهو نيست كه عطري داشته باشد، آنجا روزه است كه انسان را معطّر مي كند. باطن روزه به صورت عطر ظهور ميكند، آن هم در سطح بدن و اما مافوق آن را خداي سبحان ميداند كه چيست
کتاب حکمت عبادات ، آیت الله جوادی آملی ،ص 141
شبی که ماه بر زمین نشست
بسم الله الرحمن الرحيم
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمينَ
سلام بر تو اى فرزند پيامبر (خدا) پروردگار جهانيان
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا بْنَ فاطِمَهَ الزَّهْراَّءِ
سلام بر تو اى فرزند اميرمؤ منان سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا حَبيبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا صِفْوَهَ اللّهِ
سلام بر تو اى حبيب خدا سلام بر تو اى برگزيده خاص خدا
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا اَمينَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا حُجَّهَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا نُورَ اللّهِ
سلام بر تو اى امين (وحى ) خدا سلام بر تو اى حجت خدا سلام بر تو اى نور خدا
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا بَيانَ حُکْمِ اللّهِ
سلام بر تو اى راه (مستقيم ) خدا سلام بر تو اى بيان (کننده ) حکم خدا
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا ناصِرَ دينِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا السَّيِدُ الزَّکِىُّ
سلام بر تو اى ياور دين خدا سلام بر تو اى آقاى پاک (و منزه از هر عيب )
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمينُ
سلام بر تو اى نيکوکردار وفادار سلام بر تو اى قيام کننده (به امر خدا) و امين
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأويلِ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىُّ
سلام بر تو اى داناى به تاءويل (قرآن ) سلام بر تو اى راهنماى راه يافته
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا التَّقِِيُّ النَّقِىُّ
سلام بر تو اى پاکيزه منزه سلام بر تو اى پرهيزکار پاکدامن
السَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقيقُ اَلسَّلامُ عَلَيْکَ اَيُّهَا الشَّهيدُ الصِّدّيقُ
سلام بر تو اى حق سزاوار بدان سلام بر تو اى شهيد راست گفتار
اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِي وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ
سلام بر تو اى ابا محمد حسن بن على و رحمت خدا و برکات او
امشب، به طواف دستهاي تو مي آييم، دستهايي که زمين و زمان از فيض زلالشان متبرکند.
اي سبط اکبر! نخواه دست خالي برگرديم. مگر تو نبودي که تنها دو بار تمام آنچه را داشتي بخشيدي و سه بار داراييت را با مستمندان به دو نيم کردي؟!
راه خلاصی از بندها و زنجیرهای روحی 2
خدای حکیم در قرآن کریم برای کسانی که از هدایت برخوردار نیستند و مرتکب گناه و معصیت می شوند، سه تعبیر بیان فرموده است که عبارتند از: 1- بند و زنجیر؛ 2- چرکی شدن و غبار گرفتن دل؛ 3- امراض روحی و بیماری هایی که دل و جان انسان گرفتار آن ها خواهد شد.
آیات و روایاتی که گرفتار شدن روح به این زنجیرها و ناخالصی ها را بیان می کند، نحوه خلاصی را
راه خلاصی از بندها و زنجیرهای روحی1
امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: « إنَّ للهِ فی کُلِّ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رمضانَ عُتَقاءُ و طُلَقاءُ مِنَ النّارِ ؛ خدای سبحان در هر شبی از شب های ماه رمضان، عده ای را آزاد می کند؛ عده ای را از گرفتاری های وجودی ، رهایی می بخشد.»
اگرکسی اهل هدایت نباشد و مرتکب گناه، معصیت و مخالفت با پروردگارشود؛ سه تعبیردرباره او به کار رفته است
اَلسَّلامُ عَلَيْکِ يا اُمَّ الْمُؤْمِنِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْکِ يا زَوْجَةَ سَيّـِدِ الْمُرْسَلِينِ، َلسَّلامُ عَلَيْکِ يا اُمَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، اَلسَّلامُ عَلَيْکِ يا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَيْکِ يا مَنْ أَنْفَقَتْ مالَها فِي نُصْرَةِ سَيِّدِ الاَْنْبِياءِ، وَنَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ وَدافَعَتْ عَنْهُ الاَْعْداءَ، اَلسَّلامُ عَلَيْکِ يا مَنْ سَلَّمَ عَلَيْها جَبْرَئِيلُ، وَبلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللهِ الْجَلِيلِ، فَهَنِيئاً لَکِ بِما أَوْلاکِ اللهُ مِنْ فَضْل، وَالسَّلامُ عَلَيْکِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَکاتُهُ
خديجه(عليها السلام) از بزرگترين بانوان اسلام به شمار مي رود. او اولين زني بود كه به اسلام گرويد چنان كه علي بن ابي طالب(عليه السلام) اولين مردي بود كه به اسلام روي آورد. تنقیح المقال،ج3،ص77. اولين زني كه نماز خواند، خديجه بود.او انساني
ورود به ضیافت الهی
بسم الله الرحمن الرحیم
فرا رسیدن ماه عظیم الشأن و جلیل القدر رمضان را خدمت همه عزیزان شاد باش و تهنیت عرض می کنم. امیدوارم که همه ما از مواهب این ایام بهره ی وافر داشته باشیم. شایسته است که بااستفاده از این فرصت، درباره ماه مبارک رمضان و وظایفی که در این ماه بر عهده ما گذاشته شده؛قدری
يكي از مباحثي كه به صورت گسترده در بخش هاي مختلف دستورات ديني مورد توجه قرار گرفته مسئله ادب است. در روايات به اين مسئله توجه بسياري شده است. براي همه دستوارت ديني مسئله اي به نام ادب مطرح شده است؛ ادب در نماز، ادب روزه داری، ادب سخن گفتن، ادب راه رفتن، ادب خوردن، ادب لباس پوشيدن، ادب خمس دادن، ادب صدقه و انفاق داشتن و…..
در اين جا لازم است در درجه اول ادب را بشناسيم. و بعد اين ادب را در دستورات مختلف خداي متعال تعقيب كنيم و به مناسبت حلول ماه مبارك رمضان ادب روزه داري را بررسی كنيم.
ماه مبارك رمضان فرصت مناسبي است براي پي بردن به اسرار عالم. بايد به همان مقدار غذايي كه نيروي انسان را تأمين كند بسنده كرد. هيچ كس با پرخوري به جايي نمي رسد. در تعبيرات اخلاقي اسلام آمده است كه: «ما ملأ آدمى وعاءً شراً من البطن»[بحار، ج 63، ص 330] انسان هيچ ظرفي را به بدي ظرف شكم پر نكرده است. شكم كه پر شد راه فهم مسدود ميشود، انسان پرخور هرگز
از ساحت پروردگار تمنا می کنم که نماز و روزه های شما را در درگاه با کرامتش، به لطف و احسان بپذیرد و از نور خودش فضای جان تان را منور کند.
فیلسوفان و حکیمان در مباحث فلسفی قائل هستند که خداوند موجود شادمانی است. شادمانی یک کلمه فارسی است، از این شادمانی به« ابتهاج » تعبیر می کنند. می گویند خداوند دارای ابتهاج است.
اگر در مورد خودمان مطالعه و فکر کنیم که چه مواقعی شادمان و خوشحال می شویم؟ چه مواقعی لذت می بریم؟ هر یک از ما خواسته ای داریم که آن خواسته از نظر خودمان خوب است. وقتی به سمت خواسته های مان حرکت می کنیم و به
نفخه رمضان رسید. پنجره ای رو به ملکوت باز شده است. و سفره رحمت و مغفرت الهی گسترده شده است . اما آیا همه ما به یک میزان از این سفره رحمت بهره مند می شویم؟؟ مقام معظم رهبری درباره نحوه برخورد افراد با این ماه عزیز می فرماید
حال خودت قضاوت کن که اشتهایت نسبت به سفره رحمت
و برکت ماه مبارک رمضان چه قدر است؟؟؟
:عارفی می گوید
بعد این که دزدان قافله ما را غارت کردند نشستند و مشغول خوردن غذا شدند
یکی از آن ها را دیدم که چیزی نمی خورد. به او گفتم : چرا با آن ها غذا نمی خوری؟
.گفت: امروز روزه ام
!!!گفتم: دزدی و روزه گرفتن، عجب است
گفت: ای مرد! این راه صلح است که با خدای خود واگذاشته ام. شاید روزی سبب شود و با او آشنا شوم
آن عارف می گوید: سال دیگر او را در مسجد الحرام دیدم که طواف می کند و آثار توبه از وی مشاهده کردم، رو به من کرد و گفت: دیدی که آن روزه چگونه مرا با خدا آشنا کرد
کلیدهای اسرار کمیاب نشده اند ، فراوانند و هر روز حول و هوش گوش ما می چرخند. مشکل از ما است که روی چشم های عقلمان را بسته ایم . این دو دو تا چهارتاهای ریاضی بد جوری چنبره زده روی زندگی هایمان، آن قدر که دیگر نمی فهمیم یک به اضافه صدقه یعنی هفتاد، که نمی فهمیم یک دعای از ته دل پدر یعنی چند میلیون خوشبختی، که نمی فهمیم یک به اضافه خدا یعنی بی نهایت……
اکنون که در آغوش این ماه خدا هستیم کمی به سر و گوش نگاهمان دست بکشیم
1. به نقل از خانه خوبان نوشته اصغر عرفان
روزی پیامبر اسلام (ص) خواست به منبر تشریف ببرد. پای بر پله اول نهاد و فرمود: آمین، در پله دوم و سوم منبر نیز فرمود: آمین. یکی از حاضران مجلس عرض کرد: یا رسول الله(ص)! دعا کننده چه کسی بود که شما آمین گفتید؟ فرمود: برادرم جبرئیل بود. در پله اول گفت: از رحمت خدا دور باد کسی که نام تو را بشنود و بر تو صلوات نفرستد. گفتم: آمین
در پله دوم گفت: از رحمت خدا دور باد کسی که والدینش از او در خشم باشند و او در صدد خدمت پدر و مادر بر نیاید که آن ها را خشنود کند . من گفتم: آمین
در پله سوم:از رحمت خدا دور باد کسی که ماه رمضان را درک کند و کاری نکند که حق تعالی از او راضی شود و گناهانش را بیامرزد. گفتم: آمین
خدایا در این ماه رحمت چون عبدی ذلیل عاجزانه از درگاهت التماس می کنیم رحمتت را بر ما سرازیر
کنی و پرده های حجاب را از دل و دیده ما برداری
رسول رحمت (ص) فرمود: شبی نیست جز آن که فرشته مرگ در آن ندا می دهد؛ ای اهل قبور! امروز افسوس چه را می خورید و حال آن که سختی مرگ را دیده اید؟
مردگان می گویند: ما بر مومنین رشک می بریم که آنان نماز می خوانند و ما نمی توانیم ؛ آنان زکات می دهند و ما نه؛ آنان رمضان روزه می گیرند و برای ما از رمضان خیری نیست، آن ها صدقه می دهند و ما صدقه ای نداریم. و آن ها بسیار یاد خدا می کنند و ما چنین نیستیم؛ پس افسوس می خوریم بر آن چه از ما در دنیا از دست رفت….. (ارشاد القلوب ص45)
…..این افسوس مردگان است
اما افسوس امروز ما زندگان چیست؟؟؟
آنان حسرت لحظه های در مسجد بودن را می خورند و ما افسوس خانه های مجلل را؛
مردگان افسوس به معراج رفتن با نماز را دارند؛ و ما غصه سفر رفتن به اروپا و….
آن ها افسوس می خورند ای کاش می توانستند زکات بدهند و ما به هر بهانه از زیر بار خمس و زکات شانه خالی می کنیم
مردگان غبطه روزه ماه مبارک رمضان را دارند و زندگان غبطه شکم و پر کردن ان را
مردگان در افسوس کمک مستمندان و صدقه به مسکینانند و زندگان به فکر پر کردن حساب های بانکی و….
حالا شما قضاوت کنید…….
ما زنده ایم یا مردگان؟؟
خداوند درقرآن کریم می فرماید
« یا أیّها الّذین آمنوا قوا أنفسکم و أهلیکم ناراً وقودها النّاس و الحجارة …. ای کسانی که ایمان آورده اید خودتان و کسانتان را از آتشی که سوخت آن مردم و سنگ ها است ، حفظ کنید» تحریم/6
وقتی این آیه ی کریمه نازل شد جابر بن عبدالله انصاری غمگین خدمت رسول خدا (ص) رسید و گفت: یا رسول الله (ص) مسئولیت تکلیف خودمان کم بود و اینک مسئولیت اهل خویش نیز بر عهده ما آمد و افزون شد؟ چگونه باید این مسئولیت را ایفا کنیم؟
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:« با دعوت آن ها به خیر و یا امر به معروف و نهی از منکر آن ها مسئولیت خود را ایفا کنید. وقتی اهل خویش را به خیر دعوت کردید و با شرایط و آدابی آن ها را امر به معروف و نهی از منکر کردید وظیفه ی نگه داشتن را انجام داده اید
از حضرت صادق (ع) نقل شده است که مشکل حضرت حجت (عج) با مردم زمان خویش از مشکل پیامبر اکرم(ص) با جهّال جاهلیت عرب بیشتر است. پیامبر اکرم (ص) با مردمی مواجه بود که سنگ و چوب می پرستیدند ؛ بحث با آنها و اثبات اینکه کارشان غلط است ، خیلی مشکل نبود! هر کس عقل داشته باشد می توان به او فهماند که این سنگی که خودت تراشیدی نمی تواند خدا باشد! اما وقتی حضرت ولی عصر(عج) تشریف می آورند با مردمی مواجه می شوند که قرآن را تفسیر می کنند! می گویند: تو اشتباه می کنی ، سخنت درست نیست! برای درستی ادای خود هم هم به قرآن استدلال می کنند و در مقام جنگ با او در می آیند که تو خلاف قرآن می گویی! قرآن آن چیزی است که ما می فهمییم! حال حضرت به این ها چه بگوید؟ بگوید اسلام بیاورید؟ می گویند ما مسلمانیم! بگوید قرآن را قبول کنید!؟ می گویند: جان ما فدای قرآن ! بگوید چرا طبق قرآن عمل نمی کنید؟ می گویند تو اشتباه می فهمی! قرائت ما چیز دیگری است! مواجه شدن با این افراد مشکل تر است یا با کسانی که بت می پرستند؟؟!!
یا بقیه الله
گفتم شبي به مهدي اذن نگاه خواهم
گفتا كه من هم از تو ترك گناه خواهم
گفتم شبي به مهدي بردي دلم زدستم
من منتظر به راهت شب تا سحر نشسستم
گفتا چه كار بهتر از انتظار جانان
من راه وصل خود را بر روي تو نبستم
گفتا حجاب وصلت باشد هواي نفست
گر نفس را شكستي ، دستت رسد به دستم
گفتم ببخش جرمم اي رحمت الهي
شرمنده تو بودم شرمنده تو هستم
گفتا هزار بارت جرم گناه بريدم
پرونده تو ديدم چشمان خود ببستم
گفتا مباش نوميد از خانه اميدم
من كي دل محب شرمنده را شكستم ؟
به امید دیدن روی ماهش چشم انتظار هستيم همواره بلکه رخ نمايد انشالله
کتابخوانى را باید جزو عادات خودمان قرار دهیم. به فرزندانمان هم از کودکى عادت بدهیم کتاب بخوانند؛ مثلاً وقتى مىخواهند بخوابند، کتاب بخوانند. یا وقتى ایام فراغتى هست، روز جمعهاى هست که تفریح مىکنند، حتماً بخشى از آن روز را به کتاب خواندن اختصاص دهند. در تابستانها که نوجوانان و جوانان محصّل، تعطیلاند حتماً کتاب بخوانند. کتابهایى را معیّن کنند، بخوانند و تمام کنند. افرادى که کار روزانه دارند مثلاً کارمند ادارى، کارگر، کاسب و یا کشاورز هستند وقتى به خانه مىآیند، بخشى از زمان را گرچه نیمساعت براى کتاب خواندن بگذارند.
چقدر کتابها را در همین نیمساعتها مىشود خواند! بنده دورههاى بیست جلدى و بیست و چند جلدى کتاب را در همین فاصلههاى ده دقیقه، بیست دقیقه و یک ربع ساعته خواندهام. پشت این کتابها را هم یادداشت مىکنم که معلوم باشد. شاید صدها جلد کتاب را همینطور در این فاصلههاى کوتاه ده دقیقهاى خواندهام. بسیارى از افراد را هم مىشناسم که این گونهاند.
مصاحبه پس از بازدید از سومین نمایشگاه بینالمللی کتاب
آداب زیارت گرچه هم از جهت شخصیتی که زیارت می شود و هم از حیث تعداد زیاد است اما در این مختصر به آدابی که نسبت به زیارت پیامبر (ص) و ائمه طاهرین (ع) عمومیت دارد بسنده می کنیم.
پیش از حرکت برای سفر زیارت «غسل» نماید ـ
در بین راه سفر زیارت از «کلام بیهوده و لغو خصمانه » پرهیز نماید.
پیش از زیارت امام(ع) غسل نماید.
با وضو و با طهارت باشد.
لباس پاکیزه و نیکو بپوشد و چنانچه سفید باشد یهتر است.
چنانچه زائر مرد است و زیارت امامی غیر از امام حسین (ع) است خود را معطر نماید.
هنگام رفتن به سوی حرم با وقار ، خضوع، خشوع، حرکت کند و قدم ها را کوتاه بردارد.
در حال حرکت به سوی حرم زبان به ذکر «الله اکبر» و « صلوات » گویا باشد.
بر در حرم شریف بایستد و با اذن دخول ـ اجازه ورود ـ وارد شود.
آستانه ی مقدسه و عتبه ی عالیه را ببوسد.
وقتی که داخل حرم می شود اول پای راست را بگذارد و به هنگام بیرون رفتن پای چپ را.
چنانچه مزاحمتی در بین نباشد نزدیک ضریح مطهر برود و خود را به آن بچسباند.
قبل از زیارت اگر نگاهش به قبر افتاد «تکبیر» بگوید.
زیارتی که از ائمه (ع) رسیده بخواند. مانند زیارت امین الله، جامعه کبیره و…. ـ بعد از زیارت دو رکعت نماز زیارت بخواند.
اگر عذر ندارد زیارت را ایستاده بخواند.
وقت خواندن زیارت صدای خود را بلند نکند.
نزد ضریح مطهر قرآن تلاوت نموده و آنرا به ارواح مقدس پیشوایان هدیه نماید.
چنانچه هنگام نماز به حرم وارد شد و نماز جماعت برقرار بود در نماز جماعت شرکت نماید.
نسبت به گناهان خود استغفار و توبه نماید.
در حرم مطهر از سخنان ناشایسته و کلمات لغو و بیهوده و اشتغال به صحبت های دنیایی پرهیز نماید.
بعد از زیارت زود از حرم بیرون برود تا هم احترام بیش تر به مزار شده باشد و هم شوق به بازگشت در او شدید باشد.
زمانی که قصد بازگشت به وطن را داشت با زیارت هائی که از معصومین(ع) رسیده امام(ع) را وداع کند.
برگرفته از کتاب آداب زیارت نوشته سید محمد حسینی