دائم الصیام کیست؟
در کتاب شريف «وسائل الشيعه» آمده است:
“آنان كه دائماً متذكر و به ياد حقّند، هميشه در نمازند. و نيز كسي كه براي هميشه از غير حق بريده و به ياد حق است، “دائم الصيام” و “صائم الدهر” است“(1
مرحوم محقق داماد (رضوان الله عليه) در شرح حال يكي از بزرگان گفته است:
“او اول ماه مبارك رمضان روزه گرفت و آخر آن افطار كرد(2)!” البته اين عبارت به اين معنا نيست كه او
صال” گرفت يا در طول اين ماه چيزي نخورد؛ زيرا چنين روزه حرامي رهزن است نه راهگشا؛ بلكه به اين معناست كه او جز به نام و ياد حق به چيز ديگري افطار نكرد. در ماه مبارك رمضان دوگونه مي توان نيّت روزه كرد: يكي نيت روزه هر روز و ديگري نيت روزه همه ماه. چون روزه هر روز، يك واجب استقلالي و عبادت مستقل به حساب مي آيد نشانه اش كفّارات و قضاي مستقل براي هر روز است؛ اما چون روزه هاي ماه مبارك رمضان، پيوندي معنوي بايكديگر دارند و حتي شبهاي آن هم با هم مرتبطند از اين رو در اوّل آن، نيّت يك ماهه مي توان كرد چنانچه ظاهر آيه قرآن دعوت به صوم ماه رمضان است نه دعوت به روزه گرفتن روزهاي آن؛ زيرا مي فرمايد: “… فَمَنْ شَهِدَ منكم الشهرَ فَليْصَمُه”(3) يعني اگر كسي شاهد و حاضر ماه رمضان بود و مسافر و بيمار نبود همان ماه را روزه بگيرد، البته حكم استقلالي هر روز به اصالت فقهي خود باقي است ولي نيت همه ماه به عنوان يك واحد معنوي پيوسته، نقش سازنده تري دارد.
بنابراين، آنچه كه محقق داماد از بعضي نقل كرده كه اول ماه مبارك رمضان، روزه گرفت و در پايان ماه افطار كرد، به اين معناست كه همه اين يك ماه را در خدمت اسماي حسناي حقّ بود. اگر انسان چنين شد، از حدّ “اصحاب الميمنة” و “متعلم علي سبيل نجاة”(4) مي گذرد و جزو مقربين و “عالم ربّاني” و مشمول “و حالى فى خدمتك سرمداً” و نيز مصداق آيه كريمه: “قل إنّ صلاتي ونُسكي ومَحياي ومماتي لله ربّ العالمين”(5) ميشود؛ زيرا كه در بُعد درك، عقل، و در بُعد عمل، اختيار، همه شئون او را تنظيم و رهبري مي كند و به تعبير فارابي، او “متحرك بالاختيار” است، نه متحرك بالاراده؛ زيرا عاقل بالفعل است؛ نه عاقل بالقوّه. پس خيال، وهم و حسّ او تحت الشعاع عقل اوست. البته حسّ، وهم و خيال او بالفعلاند نه بالقوه؛ ولي وقتي واقعيّت انسان را يك مرحله بالاتر تأمين كند مراحل مادون، جزو شئون مرحله بالاتر به شمار مي آيد و در برابر او تصميم نمي گيرند و ادراك و تحريك مستقلي ندارند. اين مبادي ادراكي اعمّ از حس، خيال و وهم، جزو “شيعيان” عاقله محسوب مي شوند؛ به اين معنا كه، سعي مي كنند مقدماتي را درك كنند كه در هنگام تعقّل، “صغري” قرار بگيرند و مؤيد و شاهد عاقله باشند و چيزي كه بر خلاف صدق و حق است ادراك نكنند كه در آن صورت، وهم و خيال و حس همه صادق خواهد بود و گرايشهاي آنها مانند نيّت، اخلاص و اراده، زير پوشش يك مبدأ عملي قرار خواهد گرفت و آن “اختيار برين” است.
1- وسـائل الشيعه، ج 1، بـاب 1 از ابواب مقدّمات عبادات و ج 4، باب 1 از ابواب اعداد الفرائض و….
2- ولقد رأيت فى بعض آثار الصوفية أنّ الحسين بن منصور الحلاج كان ينوى فى أوّل شهر رمضان ويفطر يوم العيد…” (الرواشح السّماوية، ص 125 -3 سوره بقره، آيه 185.
-4 نهج البلاغه، حكمت 147.
-5 سوره انعام، آيه 162.
با استفاده از بنیاد بین المللی علوم وحیانی