• خانه  تماس  

کسی جا نمانَد

14 آبان 1392 توسط sadeghi


 

ما مسلمان های خوبی هستیم

 

رو کرد به ما و با آوای ملکوتی وحی فرمود: یا ایها الذین آمَنوا!

 

دستپاچه گفتیم: بله!

 

فرمود: آمِنوا.[1]

چشم‌های زمینی‌مان گرد شد: ما که ایمان داریم!

 

فرمود: و لَمّا یَدخُلِ الایمانُ فی قلوبِکُم.[2]

 

گفتیم: دل‌های ما؟! لبریز از عشق و ایمان است! نمازهایمان را که دیده‌ای؟!

 

فرمود: هما‌ن‌ها که وقتی می‌خوانید، گویی صدها خدا دارید؟ همان‌ها که جز لفظی و خم و راست شدنی، چیزی از آن نمی‌دانید و بهره‌ای برای جان‌هایتان برنمی‌گیرید؟

 

جا خوردیم. گفتیم: انفاق‌هایمان. آنها را که خوب انجام می‌دهیم؟!

 

فرمود: لَن تَنالوا البِرَّ حتی تُنفِقوا مِمّا تُحبّون.[3]

 

گفتیم: از «مِمّا تُحبّون» هم می‌دهیم!

 

فرمود: «ثُمّ لا یُتبِعون ما اَنفَقوا مَنّاً و لا اَذیً»؛[4] این شرط را فراموش می‌کنید.

 

گفتیم: به پدر و مادرمان امّا می‌رسیم.

 

فرمود: کار به این سادگی نیست. گفته بودم «و لا تَقُل لَهُما اُفٍّ»![5]

 

گفتیم: عبادت می‌کنیم. قرآن می‌خوانیم. ذکر می‌گوییم. ما مسلمان‌های خوبی هستیم!

 

فرمود: «لا تَمُنوا عَلَیَّ اسلامَکُم؛ بل الله یَمُنُّ علیکم أن هَداکم للایمان».[6]

 

 

کم آورده بودیم؛ حسابی! سرخ شده بودیم! درست مثل شاگردی که تکلیفش را سر هم بندی کرده باشد و حالا پای تخته به تحمل نگاه عتاب‌آمیز معلم ایستاده باشد!

 

 

کم آورده بودیم؛ حسابی! درست مثل پرنده‌ای که در رؤیای یک پرواز بلند بر اوج آسمان غرق باشد و ناگهان خود را ببیند که از آشیانه‌اش فقط یک شاخه بالاتر پریده است!

 

 

کم‌ آورده بودیم؛ حسابی! امّا او مهربان بود؛ مثل همیشه! و آن قدر مهربانی‌اش دیدنی و چشیدنی بود که لمس می‌شد با تمام حواس. خون می‌شد در رگ‌هایمان و جریان پیدا می‌کرد. هوا می‌شد در ریه‌هایمان و جانمان را تازه می‌کرد. از تمام ذرّات هستی فوران می‌زد و فضاها را زیبا… نه! معطّر… نه! نورانی… نه! نمی‌دانم چه! امّا کاری می‌کرد با جهان که گفتنی نیست. از تمام زیبایی‌ها و عطرها و نورها، زیباتر و معطّرتر و نورانی‌تر بود. انگار معنی این کلمه‌ها بود به تمام.

 

 

مثل معلمی که به شاگرد سر به هوایش فرصت جبران بدهد… نه! مثل خدایی که دنبال بهانه باشد تا کوتاهی‌های بندة مغرورش را ببخشد، اجازه داد تا برویم، بنشینیم و در خلوت خود فکر کنیم.

 

دلمان را که هدیة او بود و عقلمان را که هدیة او بود و قرآنش را که هدیة او بود، برداشتیم و در خلوتمان روی تاقچة روبه رویی گذاشتیم. می‌خواستیم خودمان را بگذاریم در معرض قضاوت و ببینیم چه می‌شود.

 

دلمان گله داشت که صافش نمی‌کنیم؛ که چشمه‌های زلال محبت را در آن نمی‌گشاییم تا مرداب‌های کینه را بشویند و ببرند و فضایش را بهاری کنند. می‌گفت آرزوی یک سر سوزن صداقت دارد.

 

عقلمان گله داشت که زود به زود به سراغش نمی‌رویم؛ که با دلمان آشتی‌اش نمی‌دهیم.

 

قرآنش گله داشت که نمی‌خوانیمش؛ که نمی‌دانیمش؛ که نمی‌شناسیمش و نمی‌شناسانیمش!

 

غم‌انگیز بود، امّا باید باور می‌کردیم. وحشتناک بود، امّا باید می‌پذیرفتیم: از این همه زیبایی و نور و مهربانی که به ما داده بود، «غرور»ی حاصلمان شده بود، «نماز»ی که او نمی‌پسندید، «انفاق»ی که او نمی‌پسندید، «احترام»ی که او نمی‌پسندید، و… که او نمی‌پسندید!

 

آری؛ درست بود. باید به ما می‌گفت: «آمِنوا»! این ایمان که ما داشتیم، درست مثل یک ساختمان کلنگی، باید فرو می‌ریخت، گودبرداری می‌شد، با روش‌های ضد زلزله از پی ساخته می‌شد، با مصالح مرغوب از کارخانه‌های استاندارد، یک بار دیگر چیده می‌شد و بالا می‌آمد.

 

باید به ما می‌گفت «آمِنوا» و ما باید صبر می‌کردیم تا هر وقت دیدیم موقع گفتن «اشهد ان لا اله…» هیچ کلمة دیگری غیر از حروف زلال «الله» از عمق سرچشمه‌های جانمان بر لب جاری نمی‌شود، مال و مقام و خانواده و چه و چه از هر سوی ذهن و دلمان لبریز نمی‌شوند، حشرة غرور از سر و کولمان بالا نمی‌رود، بگوییم بندة اوییم و صادقانه و عاشقانه، خنکای دلنشین ایمان ناب را بر کویر خشک جان‌های تشنه‌مان بچشانیم.

 


 


 

[1] . نساء، 136. (يا ايّها الّذين آمَنوا آمِنوا؛ اي كساني كه ايمان آورديد! ايمان بياوريد.)

 

[2] . حجرات، 14. (ایمان وارد قلبهایتان نشده است.)

 

[3] . آل‌عمران، 92.(هرگز به حقیقت نیکوکاری نمی‎رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید انفاق کنید.)

 

[4] . بقره، 262. (بعد از انفاق منّت نمی‎گذارند و آزار نمی‎رسانند.)

 

[5] . اسراء، 23. (کمترین اهانتی به آن‎ها روا مدار.)

 

[6] . حجرات، 17. (اسلام داشتن خود را بر من منّت نگذارید.بلکه خداوند بر شما منّت می‎نهد که شما را به سوی ایمان هدایت کرده است.)

 

 

 

کاری از: نظیفه سادات موذن

 


 


 


مطلب قبلی
مطلب بعدی

موضوعات: صفحه اصلي لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

ذکر روزهای هفته

موضوعات

  • صفحه اصلي
  • رهنمودهای حاج آقا سائلی پيرامون رمضان
  • طوفان جاهلیت
آیه قرآن

مطالب

  • فلسفه حجاب براي دختران
  • اصول و ملاحظات اساسی در انتخاب روش برتر امربه معروف و نهی از منکر
  • دوربين هاي مدار بسته اي كه در زندگي ما نصب شده اند
  • سرفصل های استخراجی ازسخنان مقام معظم رهبری پيرامون فضاي مجازي
  • پدرها و مادر ها، مراقب فرزندانتان در فضاي اينترنت باشيد!!
  • سبك زندگي مدرن، شاخص ها و تمهيدات
  • ماهواره
  • آقا نگرانند
  • واکنشها به فیلم محمد(ص)/ صف‌آرایی تکفیریها علیه ساخته مجیدی
  • اهداف و نيات شوم گردانندگان شبكه هاي ماهواره اي

آرشیوها

  • شهریور 1394 (12)
  • خرداد 1394 (22)
  • اردیبهشت 1394 (2)
  • دی 1393 (4)
  • آبان 1393 (1)
  • شهریور 1393 (1)
  • مرداد 1393 (1)
  • اسفند 1392 (2)
  • بهمن 1392 (8)
  • دی 1392 (5)
  • بیشتر...
مهدویت امام زمان (عج)
 << < خرداد 1404 > >>
شنبه یکشنبه دوشنبه سه شنبه چهارشنبه پنج شنبه جمعه
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
اوقات شرعی
پخش زنده حرم
آگهی تبلیغات

نماد رهبر

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس